روزهی شش روز از شوال - IslamHouse.com · Web viewTitle روزه ی شش روز از...
Transcript of روزهی شش روز از شوال - IslamHouse.com · Web viewTitle روزه ی شش روز از...
روافض دروغهایعاص بن عمرو مورد در
دین نویسنده: مجاهد
/http://islamtxt.netمنبع:
1
عمرو وسلم، علیه الله صلی خدا رسول بزرگوار اصحاب از یکی همانند الق&&در جلیل ص&&حابی این متاسفانه که باشد می عاص بن
و ظلم م&&ورد وس&&لم، علیه الله ص&&لی خ&&دا رس&&ول اص&&حاب دیگر بن عم&&رو .است گرفته ق&&رار روافض ه&&ای بهت&&ان و دروغ و ستم
دارای و وس&&لم علیه الله ص&&لی خ&&دا رس&&ول اص&&حاب از الع&&اص عنه الله رضی هری&&ره ابو از و است بس&&یاری فض&&ایل و محاسن می وی درباره وسلم علیه الله صلی خدا رسول که است روایت
پسر دو: ترجمه «عم&&رو و هش&&ام: مؤمن&&ان الع&&اص ابنا:»فرمایند )الج&&امع ص&&حیح در الب&&انی. عمرو و هشام: هستند مومن العاص
.است صحیح گوید می( 45
علیه الله صلی خدا رسول از عنه الله رضی عامر بن عقبه نیز و بن عمرو وآمن الناس، أسلم »فرمودند که کند می روایت وسلم ایم&&ان الع&&اص بن عم&&رو و آوردند اس&&الم م&&ردم: ترجمه.«العاص
إسناد: گوید می(& 6197 )المصابيح مشكاة تخريج در البانی. آورد.است دیگر شاهدی آن برای و حسن آن
و بودن مومن بر وسلم علیه الله صلی خدا رسول شهادت این و چ&&ون باش&&د، می عنه الله رضی ع&&اص بن عم&&رو ب&&ودن بهش&&تی إال الجنة يدخل ال: »اند فرموده وسلم علیه الله صلی خدا رسول کسی هیچ م&&&&&&ومن نفس جز: ترجمه(علیه متفق )«مؤمنة نفس.«شود نمی بهشت وارد
قبایل وس&&لم، علیه الله صلی خدا رسول وفات از بعد که آنگاه و عن&&ه، الله رضی ص&&دیق اب&&وبکر س&&یدنا گشتند، بر اسالم از عرب س&&مت به را ایش&&ان وس&&لم، علیه الله ص&&لی خ&&دا رس&&ول خلیفه ام&&یر خالفت زم&&ان در و نم&&ود اع&&زام ش&&مال در قض&&اعه قبيله
فتح از بعد و بودند مصر ح&&اکم و ف&&اتح خطاب، بن عمر المومنین ابو زم&&ان، آن در اس&&الم س&&پاه کل فرمان&&ده توسط فلس&&طین،
.شدند فلسطین حاکم جراح، بن عبیده
15 س&&ال در یرم&&وک ب&&زرگ جنگ در ع&&اص بن عم&&رو همچ&&نین یرم&&وک جنگ پ&&یروزی و ب&&ود سپاه راست سمت فرمانده هجری،
.هستیم اسالم ی فرمانده این های دالوری مدیون را، ش&هرهای که ب&ود اس&الم ب&زرگ فاتح&ان از یکی ع&اص ابن عمرو
اط&&راف و اللد ن&&ابلس، ن&&ابلس، غ&&ربی ش&&مال در واقع سبسطيه2
.كرد فتح را عسقالن و يافا رفح، جبرين، بيت عمواس، يبنى، آن، ب&&ود توانس&&ته نيز عنه الله رضی ابوبکر سیدنا خالفت زمان در او
بن عم&&رو و درآورد محاص&&ره به را قيس&&اريه و كند فتح را غ&&زه ق&&دس م&&ردم و ک&&رد محاص&&ره را( المق&&دس بیت )ق&&دس ع&&اص،
ب&&زرگ صحابی این توسط ترتیب بدین و نمودند صلح درخواست عن&&ه، الله رضی خط&اب بن عمر س&یدنا و شد فتح المق&دس بیت
.گردید قدس عازم نامه صلح نوشتن برای شخصا فتح نیز را مصر همچنین القدر، جلیل صحابی و بزرگ فاتح این و
.نمود بلند آنجا در را پرستی یکتا و توحید پرچم و نمود
دین نشر ب&&رای و بوده اسالم دین خدمت در بزرگوار صحابی این روافض اما. است ک&&رده ف&&راوانی تالش جه&&ان، م&&ردم به اسالم
آتش&&کده و دارند فتوحاتش&&ان و اسالم با قدیمی کینه که مجوسی ل&&ذا اس&&ت، شده خاموش اصحاب همین فتوحات توسط هایشان
و بیت اهل محبت ش&&عار با اس&&الم، به زدن ضربه و دشمنی برای به خواهند می ط&&&الب، ابی بن علی پشت خ&&&ود نم&&&ودن مخفی
.بزنند تهمت وسلم علیه الله صلی خدا رسول بزرگوار اصحاب از طایفه دو این جنگی&&&دن علت و موض&&&وع که ص&&&فین جنگ در
عثم&&ان س&&یدنا مظل&&وم خلیفه قاتالن از قصاص علت به مسلمین آن در ام&روز رافضیان و گران فتنه همواره و بود، عنه الله رضی در بحث و اند ب&&وده آن نم&&ودن ور ش&&عله و جنگ عامل ن&&یز زمان
داریم قصد اینجا در اما دارد؛ احتی&&اج دیگر ای مقاله به ب&&اره این رضی ع&&اص بن عم&&رو اینکه بر مب&&نی روافض ه&&ای دروغ از یکی و جنگی&&ده عنه الله رضی ط&&الب ابی بن علی س&&یدنا با عنه الله
علی اینکه تا کرده لخت را خود خود، نجات برای عاص بن عمرو!!!!نکشد را او نتیجه در و نکند نگاه او عورت به ابیطالب بن
ک&&افی ی ان&&دازه به آن، ب&&ودن مس&&خره و دروغ این بودن مضحک اینکه ب&&رای اما دهد، می نشان را تاریخ کذابان و روافض حماقت
آن اس&&ناد ب&&دهیم، جواب را مضحک شبهه این نیز سندی لحاظ از.کنیم می بررسی را
ط&&ول در وجههم الله قبح روافض را ق&&بیح و مضحک دروغ این-1 اک&&ذب روافض دانیم می ما شک ب&&دون و اند ک&&رده روایت زم&&ان.دانند می عباداتشان اکبر جزو را گویی دروغ که هستند الناس
وقعة »کت&&اب در « الك&&وفي م&&زاحم بن نصر »را ق&&بیح ک&&ذب این-406 صفحه «صفين از ش&&خص این و است ک&&رده روایت 408
3
اهل علم&&ای توسط و است بوده خود عصر روافض ترین رافضی.است شده رد کامل طور به سنت
عليه وشد مكرها للمب&&ارزة خ&&رج فلما: گوید می م&&زاحم بن نصرغر ثوبه ورفع فرس&&ه، عن بنفسه عمرو رمى المرهوبة، علي وش&&
ب&&التراب معفرا وقام عنه وجهه علي فصرف عورته فبدت برجليه.«بصفوفه معتصما رجليه، على هاربا
:کنید مشاهده توانید می نیز زیر لینک در را راوی این معلوماتhttp://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=32760
محفوظة غير غالبها أحاديثه : الجرجاني عدي بن أحمد أبو 1- حديثه وفي التش&&يع إلي ي&&ذهب ك&&ان : العقيلي جعفر أبو 2-
كثير وخطأ اضطراب يكتب ال الحديث، متروك الحديث، واهى : الرازي حاتم أبو 3-
الكوفة دخولنا قبل مات عريف، شبه كان حديثه،الثقات في ذكره : البستي حبان بن حاتم أبو 4-لين: ومرة جدا، الحفاظ ضعفه : الخليلي يعلى أبو 5- وال بثقة ليس غالي&&ا، رافض&&يا كان : الجيلي صالح بن أحمد 6-
مأمونمائل الحق عن زائغ : الجوزجاني يعقوب بن إبراهيم 7-تركوه جلد، رافضي: عراق ابن 8-ضعيف : الدارقطني 9-تركوه جلد، رافضي: الذهبي 10-كذاب : النسائي حرب بن زهير 11-مناكير أحاديث الضعفاء عن يروي : جزرة محمد بن صالح 12-
کرده روایت نیز الکلبی سائب بن محمد را دروغ این همچنین-& 2 در ( ه&&&581: المتوفى )السهيلي و باشد می کذاب و رافضی که
ابن ق&&ول از را آن 319 ص&&فحه 5 جلد «األنف الروض »»کتاب لینک در را راوی این معلوم&&ات خالصه. است ک&&رده روایت کلبی:کنید مشاهده می توانید زیر
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=6845
4
الكل&&بى، الح&&ارث بن عم&&رو بن بشر بن الس&&ائب بن محمد: اسمالمفسر النسابة الكوفى، النضر أبو
بالرفض رمى و بالكذب، متهم : حجر ابن عند رتبته مهدى ابن و القطان تركه: البخارى قال : الذهبي عند رتبته عن الباهلى، خالد بن بكر أبو قال : الكمال تهذيب في المزي قال
.الكلبى أحدهما كذابان بالكوفة كان: أبيه عن سليمان، بن معتمر ق&&ال و. بش&&ىء ليس: معين بن يح&&يى عن ال&&دورى، عباس قال و
األص&&معى، ق&&ال و. ض&&عيف: معين بن يحيى عن صالح، بن معاوية و. كفر به تكلم من بش&&ىء يتكلم الكل&&بى سمعت: عوانة أبى عن
ج&&زء أبو إلينا جلس: مه&&دى ابن عن غي&&اث، بن الواحد عبد ق&&ال .كافر الكلبى أن أشهد: فقال العالء ابن عمرو أبى باب على
لمن عجبا: يق&&ول الث&&ورى س&&فيان س&&معت: الحباب بن زيد قال و ت&&رك على مجمع&&ون الن&&اس: ح&&اتم أبو ق&&ال و. الكل&&بى عن يروى
ليس: النس&&ائى ق&&ال و. الح&&ديث ذاهب هو ب&ه، يش&&تغل ال حديث&&ه،.حديثه يكتب ال و بثقة
الجنيد، بن على قال و:180 /& 9 التهذيب تهذيب في الحافظ قال :الجوزح&&انى ق&&ال و. م&&تروك: ال&&دارقطنى و أحم&&د، أبو الح&&اكم و
أن من أظهر فيه الك&&ذب وض&&وح: حبان ابن قال و. ساقط كذاب، أبو و التفسير، صالح أبى عن روى وصفه، فى اإلغراق إلى يحتاج
ق&&&ال و. به االحتج&&&اج يحل ال عب&&&اس، ابن من يس&&&مع لم ص&&&الح التش&&يع، فى لفرطه ج&&دا ضعيفا كان و الحديث، متروك: الساجى
فى عنه الرواية ت&&&&رك و ذمه على النقل أهل ثق&&&&ات اتفق قد و ص&&الح أبى عن روى: الله عبد أبو الح&&اكم ق&&ال. الفروع و األحكام .موضوعة أحاديث
مذکور روایت و باشد می دروغگو راوی این که می کنیم مشاهده.نیست جایز آن به احتجاج و است اعتبار فاقد و معاویه با عنه الله رضی ط&&&الب ابی بن علی س&&&یدنا بین جنگ
مبحث در نظر اختالف خ&اطر به عنهما الله رضی عاص بن عمرو در اینب&&اره در عنه الله رضی علی که ب&ود عثم&ان س&یدنا قص&&اص
أهل من والق&&وم التقينا أنا أمرنا ب&&دء وك&&ان: گوید می البالغه نهج اإلس&&الم في ودعوتنا واح&&د، ونبينا واحد ربنا أن والظ&&اهر الش&&ام، وال برس&&وله، والتص&&ديق بالله اإليم&&ان في نس&&تزيدهم وال واح&&دة،
منه ونحن عثمان دم من فيه اختلفنا ما إال واحد األمر يستزيدوننا،براء
5
.الرضي الش&&ريف: المؤلف الحسون ت البالغة نهج: الکتاب اسم 735: صفحة 1: الجزء
http://ar.lib.eshia.ir/30080/1/735 ظاهر و شديم روبرو شام اهل با ما که بود اين کار آغاز : ترجمه
به دع&&وت در و يکي پيامبرم&&ان يکي ما پروردگار که بود اين حال و خ&&دا به ايم&&ان از بيش خواس&&تار آنها از ما نه متح&&ديم اس&&الم ب&&وديم يکي جهت همه در ما. ما از آنها نه و ب&&وديم پيامبر تصديق
ب&&ري آن از ما حاليکه در. ب&&ود عثم&&ان خ&&ون مورد در اختالف تنها.بود نشده آلوده آن به ما دست و بوديم
&&&ان وإن﴿: فرماید می هم خداوند و &&&وا الم&&&ؤمنين من طائفت اقتتللحوا از گ&&&روه دو واگر : ترجمه[&&& 9: الحج&&&رات ]﴾ بينهما فأص&&&
ق&&رار بر آش&&تی میانش&&ان, خاس&&تند بر جنگ به یک&&دیگر با مؤمنان.کنید اهل محبت ادع&&ای با و اس&&المی های شعار پشت در روافض، اما
بین اختالف&&ات از و بگیرند م&اهی آلود گل آب از خواهند می بیت، این از بیت اهل و علی ش&&ک، بدون و کنند استفاده سوء اصحاب اث&&&&رات همه ها این و است ب&&&&یزار و ب&&&&ریء مجوسی روافض رضی اص&&حاب توسط که است هایشان کده آتش شدن خاموش
ب&&رای اما. گش&&تند م&&ار و ت&&ار و شد فتح سرزمینش&&ان عنهم، الله با خواهند می خراف&&ات و اک&&اذیب نشر با اس&&الم به زدن ض&&ربه الله ص&&لی محمد ش&&ریعت، این صاحب به اصحاب، به زدن طعنه.بزنند طعنه وسلم علیه
:رافضی دیگر شبهه السالم علیه امام معاویه با السالم علیه حسن امام صلح از پس
اع&&تراض جهت به الع&&اص بن عمرو سپس. پرداختند سخنرانی به .الع&&اص بن عم&رو عليه فأقبل: آمد ایش&ان ن&زد ام&ام س&خنان به
من رجل: رجالن فيك أختلف فقد أنت أما: الحسن له فق&&&&&&&&&ال .اب&&&وك أيهما أدري فال فادعي&&&اك. المدينة أهل وج&&&زار. ق&&&ريش مكتبة طبعة ،383-382ص 6ج س&&&عد إلبن الك&&&برى طبق&&&اتعمر محمد علي الدكتور: تحقيق - بالقاهرة الخانجي
الع&&اص بن عم&&رو به خط&&اب الس&&الم علیه حسن ام&&ام: ترجمه به تو ی درب&&اره م&&رد دو که نیس&&تی ش&&خص همان تو مگر: گفتند
6
و مدینه اه&&الی از م&&ردی و ق&&ریش از م&&ردی! پرداختند؟ کشمش!توست پدر کدامشان نشد معلوم و شدند تو پدری مدعی دو هر اهل ثق&&ات از آن روات تم&&ام و هست ص&&حیح روایت این س&&ند
ثق&&ة،: يزيد: ال&&رازي ح&&اتم أبو قال: هارون بن یزید: میباشد سنت بن حريز.& 360ص 9ج النبالء أعالم سير. مثله عن يسأل ال امام،
7ج النبالء أعالم سير. ثقة: وجماعة معين، بن يحيى وقال: عثمان :الس&&لمي ق&&ال: الجرشي ع&&وف أبي بن ال&&رحمن عبد.&& 81ص
أق&&وال موسوعة ثقة: فقال عوف، أبي إبن عن الدارقطني سألت 402ص 2ج وعلله الح&&ديث رج&&ال في ال&&دارقطني الحسن أبي
روایت سند لذا. .است صحیح کامال
:روایت این به پ&&&&&&&&اس&&&&&خ می رافضی که دارد وج&&ود عثم&&ان بن جریر روایت این س&&ند در
اما است، کرده جعل را روایت این و( عثمان بن حریز نه ) باشد عثم&&ان بن حریز ن&&ام با عثم&&ان بن جریر ن&&ام کت&&اب، تص&&حیف در
کت&&اب آن محقق&&ان تحقیق و اص&&لی های نسخه در که یافته تغییر.اند کرده اشاره تصحیف این به نیز آنها ها،
آن، در که آم&&ده چ&&نین عس&&اکر ابن دمشق ت&&اریخ در مث&&ال ب&&رای بن إس&&حاق : است چ&&نین س&&ند: دارد وجود عثمان بن جریر راوی
عن ع&&وف أبي بن الرحمن عبد عن عثمان بن جرير عن سليمان...علي بن الحسن
:ببینید را آن زیر لینک در أبو عس&&اكر، ابن: نویسنده عساكر البن دمشق تاريخ: کتاب نام
59: صفحه 46: جلد القاسمhttp://lib.efatwa.ir/40314/46/59
عبد از عثم&&ان بن جریر ن&&یز، س&&عد ابن کبری طبقات در همچنین بن يزي&&د أخبرنا:مث&&ال ب&&رای دارد، روایت ع&&وف ابی بن ال&&رحمن&&د عن عثم&&ان بن جري&&ر أخبرنا: ق&&ال ه&&ارون حمن عب أبي بن ال&&ر
:نویس&&نده العلمية ط الكبرى الطبقات: کتاب نام .الجرشي عوف .309: ص&&&&&&&&&&&&&&&فحه 7: جلد س&&&&&&&&&&&&&&&عد ابن
http://lib.efatwa.ir/40237/7/309/&د عن ع&وف أبي ابن عن عثم&ان بن جري&ر عن اليمان أبو قال عبه :نویسنده العلمية ط الكبرى الطبقات: کتاب نام... مخمر بن اللصفحه 7: جلد سعد ابن
7
:313 http://lib.efatwa.ir/40237/7/313/ أبي ابن عن عثمان بن جرير عن الحمصي اليمان أبي عن أخبرت ابن: نویس&&نده. العلمية ط الك&&برى الطبق&&ات: کت&&اب ن&&ام....عوف:صفحه 7: جلد سعد293 http://lib.efatwa.ir/40237/7/293
عثمان بن جریر از ما، بحث مورد روایت نیز کبری طبقات در و ک&&بری طبقات متمم در را مذکور روایت زیر لینک در :است آمده
:کنید مشاهده http://shamela.ws/browse.php/book-1689/page-
216 که عثم&&ان بن حریز ب&&ودن ش&&ده ش&&ناخته و ش&&هرت علت به و
نوش&&ته های کتاب و جدید های چاپ بعضی در هست، هم ناصبی ش&&ده عثم&&ان بن حریز به تبدیل عثمان بن جریر آنها، از بعد شده از بس&&یاری که ب&&وده ب&&رادری نس&&خه در اش&&تباهی این و است
اش&&اره م&&ورد این تص&&حیف به پ&&اورقی در ن&&یز ها کت&&اب محقق&&ان.اند کرده
مجه&&ول ایش&&ان، س&&نت اهل ن&&زد در:عثم&&ان بن جریر جایگاه اما:کنید مشاهده را راوی این معلومات لینک این در: است
https://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=13581
هستند صادق امام اصحاب از ایشان : تشیع نزد در
:لینک این درhttp://www.almilani.com/
: ]نویسد می چنین عثمان بن جریر ترجمه در عسقالنی حجر ابن417 &&- &" عم&&رو أبو ذك&&ره المدينة أهل من عثم&&ان بن" جرير[&
رحمه الص&&ادق جعفر عن ال&&رواة من الش&&يعة رج&&ال في الكشي قلت ب&&المواريث الن&&اس أعرف صالحا فقيها كان وقال تعالى الله
في له المخ&&رج الرح&&بي عثم&&ان بن بحريز االلتب&&اس ش&&ديد وه&&ذا ناص&&بي وذاك كالج&&ادة وه&&ذا ال&&زاي ثم وله بالمهملة ذاك الصحيح
.رافضي وهذا ش&&یعه رج&&ال در را او کشی مدین&&ه، اهل عثمان بن جریر: ترجمه
کشی و ک&&&رده روایت الله رحمه ص&&&ادق جعفر از و ک&&&رده ذکر .ب&&ود آگ&&اه مواریث علم به بیشتر همه از و صالح و فقیه او: گفته با است االلتباس شدید بسیار شخص این و(: حجر ابن )گویم می
8
(حزیر )یکی این دارد؛ روایت صحیح در که رحبی عثمان بن حزیر.رافضی( جریر )یکی آن و است ناصبی
2: جلد العسقالني حجر ابن: نویسنده الميزان لسان: کتاب نام.103: صفحه
http://lib.efatwa.ir/40424/2/103
الله رضی ع&&اص بن عم&&رو نسب به طعنه آن در که روایتی پس رافضی راوی آن، س&&ند در و است ض&&عیف اس&&ت، شده زده عنه
می بر روافض دست از تنها اک&&اذیب این شک ب&&دون و دارد وجود دش&&منی طالب، ابی بن علی خود و علی بن حسن گاه هیچ و آید
ط&&رفین از یکی اینکه یا و دین سر بر ع&&اص بن عم&&رو با ش&&ان خ&&ون قص&&اص سر بر تنها بلکه اس&&ت؛ نبوده بداند کافر را دیگری.اند کرده اختالف عنه الله رضی عثمان سیدنا
در چه زم&&ان آن در چه روافض گفتم، ن&&یز قبال که هم&&انطور اما و جنگ ک&&ردن روشن و آش&&وب و فتنه اص&&لی عامل زم&&ان، این
نیز ما پس بود؛ خواهند و هستند و بوده اکاذیب و چرندیات پخش روشن همگان برای را مکرشان و کرده مال بر را روافض اکاذیب
واجب را عنهم الله رضی اص&&حاب به احترام و محبت و کنیم می.دانیم می شرعی
9